دوشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۹۰

به نقل از کتاب ”همه آدمهاي شاه” نوشته استيون کينزر

 
انگلستان در سال 1329 گروه تحقيقاتي را تشکيل مي دهد تا علت و زمينه هاي بحران در ايران را پيدا کند.
از جمله پژوهش در مورد روانشناسي ايرانيان بوده، که يک ديپلمات انگليسي بعد ازتحقيق اينگونه ايرانيان را توصيف مي کند :
 
·         “ ريا کاري بدون دستپاچگي،
·         اعتقاد به قضا و قدر،
·         اهميت ندادن به زجر کشيدن …
·         ايرانيان عادي تو خالي و بي اخلاق وهميشه مشتاق قول دادن در قبال کارهايي اند که قادر به انجام دادنش نيستند ويا اصلاً قصد انجام دادنش را ندارند.
·         اهل طفره رفتن،
·         فاقد انرژي و استقامت،
·         اما تابع قدرت و انضباطند.
·         بالاتر از همه، از توطئه و تباني لذت مي برند
·         و هر زمان که منافعشان حکم کند، به آساني از اعمال غير اخلاقي تبعيت
مي کنند.
·         ايراني دروغگويي ماهر است،
·         اما انتظار ندارد که گفته هايش را باور کنند.
·             ايراني ها در زمينه هاي فني به راحتي معلوماتي سطحي کسب مي کنند و خود را متقاعد مي سازد که به معلوماتي عميق
           دست يافته اند.”
 
تحقيقات انگليسي ها در مورد ايراني ها زماني جوابي غير از اين خواهد داد که هر يک از ما تصميم بگيريم در مقابل اين عادات زشت ريشه دار تاريخي مان مقاومت کنيم و هزينه اش را بپردازيم
سعي کردن براي تغيير عرف يعني در خلاف جهت جريان  رودخانه شنا کردن.
آيا ما آدم هاي مبارزي هستيم؟