خانه اش ویران باد !
من اگر ما نشوم ، تنهایم !
تو اگر ما نشوی ، خویشتنی ...
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز بر پا نکنیم ؟!
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وا نکنیم ؟!
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند !
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد ؟!
چه کسی با دشمن بستیزد ؟!
چه کسی پنجه در پنجه ی هر دشمن دون آویزد ؟!
دشتها نام تو را می گویند ...
کوهها شعر مرا می خوانند ...
کوه باید شد و ماند
دشت باید شد و خواند ....