عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نحواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هوشیار و چه مست
همه جا خانه ی عشقست چه مسجد چه کنشت
نا امیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو پس پرده چه دانی ؟ که که خوبست و که زشت ؟ …
من حامد نیک گو عاشق این شعر هستم