سه‌شنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۹۰

رنج نامه-حامد نیک گو

یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْکُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ

مانده بودم عنوان این پیام را چه در نظر گیرم واین شد 
در واقع گفتمان برخی از یاران قدیم و دشمنان امروز،من را وادار به این نوشته کرد.من به پای عشق از مقام گذشتم
به خاطر دوست از بدی گذشتم،از مرزهای سیاست گذر کردم بی آنکه سودی برده باشم ،ناروا داشتند و من را به بالاترین بدی ها
محکوم،باز سکوت کردم،حق را نا حق کردند به جهت من و یارانم هدایت کردند ،باز سکوت کردم،مال مفت را به ناکجا آباد بردند سکوت  کردم ،حقیقت را به شکل عجیب معکوس جلوه دادند و باز و باز سکوت پیشه کردم
و بسیار دیگر.اما بهترین های من ،دوستان قدیم من آیا من جایی در این دنیا از شما تنگ کرده ام؟! .این سوابق من که دیروز از آن به عنوان افتخار دوستی با من یاد می کردید و امروز زیر سووال می برید در واقع نتیجه سال ها تلاش من است که همواره گفته ام سواد و تجربه در عمل خود را نشان می دهد .اگر ما زیر سووال و رادیکال هستیم شما از من و من ها بی کفایت تر هستید         می دانید چرا؟ برای آنکه من و همانند من سال ها در تشکیلات شما کار کرده و بیش از یک دهه فعالیت شاخص داشته. نگویید
آدم ها تغییر می کنند .شما نمایه من را از سال ها  زیر سووال برده!!و...،دوست گرامی این نیز بگذرد و این عوامل قدرت دور
می شوند و حقیقت آشکار.این رسم سیاست است و ای کاش من آن را دیروز می شناختم که امروز رنج من نبود.